14. پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: چون بهشتیان به بهشت درآیند، ندا داده مىشوند: اى بهشتیان! خداوند به شما وعدهاى داده است که آن را ندیدهاید.
بهشتیان مىگویند: آن وعده چیست؟ مگر نه این که خداوند، ما را روسفید گردانید و آتش را از ما به دور ساخت و ما را به بهشت درآورد؟!
پس، پرده کنار مىرود و آن [وعده الهى] را مىبینند. به خدا سوگند، خداوند به آنان چیزى عطا نکرده است که نزد آنان، محبوبتر از آن وعده باشد!
15. پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: [خدایا!] از تو درخواست مىکنم خشنودى به قضا [یت] را. از تو درخواست مىکنم زندگى خوش پس از مرگ را. از تو درخواست مىکنم لذّت نگاه به رویَت را و شوق دیدارت را، و مصون ماندن از رنجى زیانبار و فتنهاى گمراهساز را.
16. امام على علیه السلام: خوش ندارم در کودکى بمیرم و به بهشت بروم، در حالى که بزرگ نشدهام، تا این که پروردگارم را بشناسم.
17. امام زین العابدین علیه السلام: معبود من! چه لذّتبخش اند خطوراتى که بر اثر یاد تو به دلها الهام مىشوند! و چه شیرین است حرکت به سوى تو با نیروى وهم «1» و پیمودن راههاى غیب! و چه خوش است طعم محبّت تو! و چه گواراست نوشیدن [شراب] قُرب تو! پس، ما را از این که از خود برانى و دور کنى، در پناه خویش بگیر.
18. امام صادق علیه السلام: اگر مردم بدانند که شناخت خداوند عز و جل چه ارزشى دارد، هرگز به زرق و برق زندگى دنیا و ناز و نعمت آن- که خداوند، دشمنان را از آن بهرهمند ساخته است- چشم نمىدوختند، و دنیاى آنان در نظرشان پستتر از خاک زیر پایشان مىبود، و از شناخت خداوند عز و جل متنعّم مىگشتند، و از آن، چنان لذّت مىبردند که شخصى از بودن دائمى در باغهاى بهشت به همراه اولیاى خدا لذّت مىبرد.
شناخت خداوند عز و جل انیس هر بىکسى، و یار هر تنهایى، و روشنىبخش هر تاریکىاى، و نیرودهنده هر ناتوانى، و شفابخش هر بیمارى است.
ر. ک: ص 409 (خدا/ مبحث دوم/ فصل یکم: ارزش توحید)
و دانشنامه عقاید اسلامى: ج 5 ص 11 (خداشناسى/ بخش دوم/ فصل یکم: ارزش توحید).
______________________________
(1). وهم، به خطورات ذهنى گفته مىشود (مجمع البحرین: «وهم»). نیز بر قوّه وهمیه از حواسّ باطنى، اطلاق مىگردد و کار آن، ادراک معانى جزئىِ متعلّق به محسوسات است. این، غیر از حواسّ ظاهرى است؛ زیرا حضور مادّه در وهم، برخلاف حس، شرط نیست (کشّاف اصطلاحات الفنون: مادّه «وهم»).
14. رسول اللَّه صلى الله علیه و آله: إِذا دَخَلَ أَهلُ الجَنَّةِ الجَنَّةَ نودوا: یا أَهلَ الجَنَّةِ، إِنَّ لَکُم عِندَ اللَّهِ مَوعِداً لَم تَرَوهُ. فَقالوا: وما هُوَ؟ ألَم یُبَیِّض وُجوهَنا، ویُزَحزِحنا عَنِ النَّارِ، ویُدخِلنَا الجَنَّةَ؟ قالَ: فَیُکشَفُ الحِجابُ، قالَ: فَیَنظُرونَ إِلَیهِ، فَوَاللَّهِ ما أَعطاهُمُ اللَّهُ شَیئاً أحَبَّ إِلَیهِم مِنهُ. «4»
______________________________
(4). مسند ابن حنبل: ج 9 ص 240 ح 23980، سنن الترمذی: ج 4 ص 687 ح 2552 و ج 5 ص 286 ح 3105، سنن ابن ماجة: ج 1 ص 67 ح 187، صحیح ابن حبّان: ج 16 ص 471 ح 7441 کلّها عن صهیب نحوه، کنز العمّال: ج 14 ص 447 ح 39205.
15. عنه صلى الله علیه و آله: أَسأَ لُکَ الرِّضاءَ بَعدَ القَضاءِ، وأَسأَ لُکَ بَردَ العَیشِ بَعدَ المَوتِ، وأَسأَ لُکَ لَذَّةَ النَّظَرِ إِلى وَجهِکَ، وَالشَّوقَ إِلى لِقائِکَ، فی غَیرِ ضَرّاءَ مُضِرَّةٍ، ولا فِتنَةٍ مُضِلَّةٍ. «1»
[3090]
16. الإمام علیّ علیه السلام: ما یَسُرُّنی لَو مِتُّ طِفلًا وأُدخِلتُ الجَنَّةَ ولَم أکبُر فَأَعرِفُ رَبّی عز و جل. «2»
17. الإمام زین العابدین علیه السلام: إِلهی، ما ألَذَّ خَواطِرَ الإِلهامِ بِذِکرِکَ عَلَى القُلوبِ! وما أَحلَى المَسیرَ إِلَیکَ بِالأَوهامِ فی مَسالِکِ الغُیوبِ! وما أَطیَبَ طَعمَ حُبِّکَ! وما أَعذَبَ شُربَ قُربِکَ! فَأَعِذنا مِن طَردِکَ وإِبعادِکَ. «3»
18. الإمام الصادق علیه السلام: لَو یَعلَمُ النَّاسُ ما فی فَضلِ مَعرِفَةِ اللَّهِ عز و جل ما مَدّوا أَعیُنَهُم إِلى ما مَتَّعَ اللَّهُ بِهِ الأَعداءَ مِن زَهرَةِ الحَیاةِ الدُّنیا ونَعیمِها، وکانَت دُنیاهُم أَقَلَّ عِندَهُم مِمّا یَطَؤونَهُ بِأَرجُلِهِم، ولَنَعِموا بِمَعرِفَةِ اللَّهِ- جَلَّ وعَزَّ-، وتَلَذَّذوا بِها تَلَذُّذَ مَن لَم یَزَل فی رَوضاتِ الجِنانِ مَعَ أَولِیاءِ اللَّهِ.
إِنَّ مَعرِفَةَ اللَّهِ عز و جل آنِسٌ مِن کُلِّ وَحشَةٍ، وصاحِبٌ مِن کُلِّ وَحدَةٍ، ونورٌ مِن کُلِّ ظُلمَةٍ، وقُوَّةٌ مِن کُلِّ ضَعفٍ، وشِفاءٌ مِن کُلِّ سُقمٍ. «4»
راجع: ص 463 (اللَّه/ المبحث الثانی/ الفصل الأوّل/ قیمة التوحید)
وموسوعة العقائد الإسلامیّة: ج 3 ص 359 (معرفة اللَّه/ القسم الثانی/ الفصل الأوّل: قیمة التوحید).
______________________________
(1). سنن النسائی: ج 3 ص 55 عن عمّار بن یاسر، المعجم الکبیر: ج 5 ص 157 ح 4932 عن زید بن ثابت، صحیح ابن حبّان: ج 5 ص 305 ح 1971 عن عطاء بن السائب عن أبیه، السنّة لابن أبی عاصم: ص 186 ح 427 عن فضالة بن عبید؛ مکارم الأخلاق: ج 2 ص 31 ح 2069 نحوه.
(2). حلیة الأولیاء: ج 1 ص 74 الرقم 4 عن أبی الفرج، ربیع الأبرار: ج 2 ص 60، کنز العمّال: ج 13 ص 151 ح 36472.
(3). بحار الأنوار: ج 94 ص 151 ح 21 نقلًا عن بعض کتب الأصحاب.
(4). الکافی: ج 8 ص 247 ح 347 عن جمیل بن درّاج.